صفحات

۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه

گوشه های نادیده ویا فراموش شده از محمد مصدق (( محمد مجزا))


نتیجه گیری تحصیلات مصدق السلطنه قاجار در اروپا
دانستیم که مصدق السلطنه هیچ تصدیق ویا گواهینامه (( ششم ابتدائی-دیپلم دبیرستان- ولیسانس از دانشگاهای ایران نداشته وهرگز روی نیمکت مدرسه اعم از دبستان- دبیرستان- ویا دانشگاه ننشسته است)) حتی بعنوان تشریفات
دوم- مصدق السلطنه درتمام دوران اقامتش در اروپا طبق نوشته خودش درکتاب خاطراتش مجموعا 7 ماه سر کلاس حاضر بوده است . اولین بار 4 ماه درسال 1909 آنهم بعنوان مستمع آزاد وبار دیگر سه ماه که بواسطه ضعف وکسالت مزاج روی نیمکت که درطرفین جایگاه درس بوده به استماع بیانات استاد قناعت میکرده.
سوم- مصدق درکتاب خود صریحا اقرار کرده است فقط دوبار درامتحانات شرکت کرده است . اولین بار در15 نوامبر 1909 که اسمش در اعداد محصلین رسمی نبوده وبوسیله نامه خلاف قانون مستوفی الممالک که وزیر مالیه بوده و دومین بار پس از مراجعت از ایران وترک تحصیل طولانی اش درجولای 1912 برای امتحانات دوساله لیسانس (( منظور همان امتحانی است که با باز کردن  چند بار کتاب ضخیمی که همیشه روی میز استاد بوده است میباشد))
چهارم- قهرمان کتاب ((محمد مصدق)) همیشه درامتحانات شفاهی شرکت کرده وهربار به نحوی شانس به سراغش میآید ودر هیچ یک از سخنان ویا نوشته هایش از حضور بر سر امتحانات اصلی که کتبی باشد رد پائی دیده نمیشود.
پنجم- همین امتحانات شفاهی همبه تقلب  بیشتر شباهت دارد  تا یک امتحان مرسوم ومتداول در دانشگاه ها وسئوال دراین است چطور شانس زود تر از مصدق السطنه درآنجا حضور داشته است؟
قویا بر این باورم داستانهائی که محمد مصدق درمورد تحصیلاتش شرح داده است را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد.
 تالیف تز دکترا
مصدق درصفحه 79 کتاب خاطرات وتالمات خود درمورد تز دکترایش چنین نوشته است .
موضوع تز را هم که دانشکده حقوق تصویب کرده بود راجع به وصییت درحقوق اسلامی بود که درتهران بهتر میتوانستم کار کنم. یعنی اول به فارسی تهیه کنم ومتخصصین اظهار نظر کنند وسپس آنرا ترجمه کرده وبدانشکده پیشنهاد نمایم این بود که تصمیم گرفتم اشرف واحمد دختر وپسر بزرگم را درخانواده ای که دوسال آنجا بودند بگذارم وبا خانم وپسر کوچکم غلامحسین حرکت نمایم. ایام مسافرت وروزهای دید وبازدید درتهران موجب تعطیل کار شده وپس از رفع خستگی توانستم خوب کارکنم وازعهده برآیم .
مصدق درقسمت ئیگر چنین ادامه میدهد . نمیدانم چه پیش آمده بود که نتوانستم آنرا باکمک استاد خود شادروان شیخ محمد علی کاشانی تهیه کنم . با شادروان شمس العلما قریب مشورت کردم علی اصغر ماجدی را در نظر گرفت ومن نه فقط از معلومات بلکه از صحت عمل او هم درکاری که مادرم درعدلیه داشت استفاده نمودم وبعد مقدمه آنرا هم که مربوط به مدارک حقوق اسلامی است با نظر استاد خود شیخ محمد علی کاشانی تهیه کردم که دیگر کاری نداشت جز این که ترجمه شود وآنرا در ا تهران گذاشته وباز همان شهر نوشاتل را محل اقامت قرار دادم ودر ضمن ترجمه تز در دارالوکاله یکی از وکلا موسوم به (ژان روله ) کار آموزی کردم . ابتدا به اموری که مربوط به مقدمات کار وتهیه پرونده بود میرسیدم سپس از طرف او دعاوی کوچی که کمتر احتمال برد داشت دفاع میکردم . من درتمام مدت اقامتم همه روزه تا ظهر به کارآموزی مشغول بودم وعصرها هم با یکی از دانشجویان همدوره ای خود به ترجمه تز اشتغال داشتم که بعد از طی مراحل وتصویب شورای دانشکده چند روز قبلاز حرکتم به ایران پاریس به طبع رسید ومنتشر گردید. مدت کار آموزی شش ماه بود ومن درآن دارالوکاله 9 ماه کار کردم وتصدق نامه وکالت خود را به شرط تحصیل تابعیت سوئیس از آن دادگاه گرفتم. نظر به این که تحصیل تابیعیت سوئیس مستلزم ترک تابیعیت اصلی نیست وهر واجد شرایطی بدون از دست دادن تابعیت اصلی میتواند آنرا تحصل کند وشرط تحصیل تابیعیت هم این بود که درخواست کننده مدت سه سال درسوئیس اقامت کرده و درمحل سابقه بد نداشته باشد از شهربانی نوشاتل تصدیق گرفتم وانرا ضمیمه درخواست خود کرده وبه دولت مرکزی سوئیس فرستادم که مورد قبول واقع شد . مصدق درادامه مطلب مینویسد (( یکروز قبل از اعلان جنگ اول جهانی)) وارد تهران شدم.
چرا مصدق وصییت درحقوق اسلامی را انتخاب کرده بود؟
مصدق این موضوع را برای نوشتن تز دکترای خود انتخاب کرده بود که احتیاج به تحقیق ومطالعه وزحمت زیاد نداشته باشد وتنها کافی بود به یکی از مراکز دینی مراجعه کند واز روی کتابها ومنابع متعدد وفراوان مطالب را انتخاب و رونویسی نماید . وی برای اینکار به شخصی بنام شیخ علی اصغر ماجدی محول ساخته وضمنا از کمک افراد دیگر از جمله محمد علی کاشانی استفاده نموده است باین ترتیب مصدق درمدتی کوتاه تز دکترای خودرا تهیته کرده وپس از مراجعت به سوئیس انرا توسط یکی از دانشجویان ایرانی دانشگاه نوشاتل به زبان فرانسه ترجمه نموده است .
در لینک بعدی بررسی گفته های مصدق درمورد تز دکتراروایت دکتر بهمن اسماعیلی را مرور میکنیم واولین مسافرت مصدق به اروپا به قصد تحصیل یا فرار از ایران وهمچنین علت واقعی مسافرت مصدق السلطنه به اروپا را بآگاهی میرسانیم

هیچ نظری موجود نیست: