صفحات

۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

دیو مقدس (زندگی نامه روح اله خمینی) تحقیق از برزین بردیا بخش هشتم



هموطنان درود بر شما
 در سال 1333 بدستور شاه در محوطه دانشگاه مسجدی بنا میگردد که بعدا پایگاه شورش میشود واولین عکسها وشعار مرگ بر شاه بر دیوارهای همین مسجد آویزان گردید. عبدالناصر همچنان هوای روح اله را دارد وفرستنده رادیوئی فارسی زبان قاهره علیه شاه سخن پراکنی میکند . با تبانی عبدالناصر وسازمان فدانیان اسلام تعدادی حزب الهی در تاریخ 20 آذر 1333 سفارت ایران دردمشق را اشغال میکنند وخواهان دموکراسی !!!!!!!!!از نوع اسلامی آن یعنی ولایت فقیه میشوند که با دخالت پلیس غائله پایان میگیرد ولی سر بزرگ زیر لحاف است. دسیسه پشت دسیسه پیاده میشود واینک خارج از کشور محل تاخت وتاز روح اله وهمپالگی هایش قرار گرفته رادیو قاهره اخوان المسلمین وسازمان فدائیان اسلام ترتیب تظاهرات ضد آمریکائی وضد اسرائیلی را در سوریه میدهند که با اعتراض شدید دولت ایران مواجه شود .سال 1334 با جبهه گیری روحانیون به سرکردگی روح اله وشیخ محمود حلبی علیه بهائیها آغاز میشود . درماه رمضان همین سال محمد عقی فلسفی آخوند ساواکی درمسجد سلطانی به منبر میرود وبه شاه هشدار میدهد که جلوی فتنه انگیزی این فرقه بهائی را بگیرد. درتمام شهرها آخوندها به منبر رفته وعلیه بهائی ها داد سخن میدهند . کار بیخ پیدا میکند مردم درخیابان های تهران راه میافتند وگروه کثیری بسمت حضیره القدس که مرکز بهائی های تهران بود آنهم با نیت تخریب ونابودی اعضای آن براه میافتند که  شاه به سرتیپ تیمور بختیار فرماندار نظامی سرلشگر باتمانقلیچ رئیس ستاد ارتش فرمان میدهد تا آنها به اتفاق شش کامیون سرباز مسلح حضیرالقدس را اشغال وتخریب نمایند.
البته درشیراز کا ر باتخریب خانه سید علیمحمد باب آغاز میشود ودامنه شورش بزودی شهر را فرا میگیرد  که بااعمال حکومت نظامی غائله را میخوابانند . آیت اله بروجردی از نجف تلگرافی به محمد تقی فلسفی فرستاده از او تشکر میکند .ازاینطرف هم آیت اله سید محمد بهبهانی حضور شاه رسیده از اقدام وتخریب حضیره القدس سپاسگزاری میکند : در مملکت اسلامی امام زمانی شیعه عثنی عشری چطور دولت اجازه میدهد تا عده ای مشرک وخدا نشناس !!فرقه ظاله بهائیت را ایجاد کنند. این مملکت همه اش اسلامی است وهیچ کس حق ندارد تابع مذهب دیگری باشد !! و شاهنشاه اسلام پناه نیز ایشان را مورد تفقد قرار داده وبه ایشان فرمودند خاطر جمع باشند کاری میکنیم تا همواره حضرت مهدی از ما راضی باشند.
مبارزه با بهائیان خون تازه ای در رگ مبارزاتی روح اله جاری ساخت وبار دیگر در 19 اردیبهشت 1334 روح اله با جمعی از روحانیون از شاه مصرا خواست تا او درقلع وقمع بهائیان تا انهدام کامل بکوشد . آبان 1334 نیز کارنامه فعالیت سازمان فدائیان اسلام انعکاس از ترور وتخریب دارد .در23 آبان همین سال سید مصطفی پسر آیت اله کاشانی که با مرام دودوزه بازی کردن پدرش مخالف بود بطرز مشکوکی میمیرد درمراسم ختم او در مسجد سلطانی (امام خمینی فعلی) حسین علا نخست وزیر حضور بهم میرساند .دراین وقت مظفر علی ذوالقدر از شاخه فدائیان اسلام خودش را به حسین علا  درشبستان مسجد رسانده واز فاصله نزدیک به اوشلیک میکند گلوله در هفت تیر گیر کردهوخارج نمیشود مظفر که میبیند گلوله خارج نشد با اسله بطرف حسین علا حمله کرده و ویرا مجروح از ناحیه سر وصورت مجروح میکند وی دستگیر میشود دولت کمی بهوش میاید وموج بگیر بگیر شروع میشود واولین کسیکه از سازمان فدائیان اسلام دستگیر میشود عبدالحسین واحدی فر معاون سازمان است که اورا دراهواز میگیرند . درآذر ماه همین سال سید مجتبی نواب صفوی به اتفاق دوتن از اعضای سازمان دستگیر میشوند متعاقب آن خلیل طهمایبی نیز دستگیر میشود دراین زمان هیچ اعتراضی از جانب روح اله بعمل نمیآید .او به سوراخی درقم رفته وپنهان میشود .
درجلسه دیدار سرتیپ تیمور بختیار وعبدالحسین واحدی فر معاون سازمان فدائیان اسلام واحدی فر به تیمور بختیار میگوید اگر یک مو از سر نواب کم شود تمامی شما ها را میکشیم وتیمور بختیار که تمایل به القاب اسلام پناه ونظایر آن ندارد اسلحه اش را میکشد وبه واحدی فر میگوید خفه شو بی پدر و مادر فکر کردی تحت نام خدا ومذهب هر جنایتی را میتوانی انجام بدهی وهیچ کس مانع تو نشود ؟واحدی که قبلادیده بود دوستانش رجل مملکت را ترور کرده اند وآب از آب تکان نخورده بود این بار نیز با خاطر جمعی که رئیس مملکت پشتیبان جنایتهای آنان است بنای فحاشی را میگذارد وتیمور بختیار با شلیک پنج گلوله این عضو حطرناک ومنفور را بدرک میفرستد.
در 27 دیماه 1334 نواب صفوی /خلیل طهماسبی /مظفر ذوالقدرو سید محمد واحدی فر درلشگر دوزرهی تیر باران میشوند.
کاری که چندین سال پیش ودر ابتدای تاسیس سازمان فدائیان اسلام میبایستی صورت بگیرد. با اعدام افرادمذکور بازهیچگونه واکنشی از طرف روح اله دیده نمیشود . درتاربخ 27 بهمن 1334 ابوالقاسم کاشانی بجرم دادن دستور قتل رزم آرا دستگیر وبزندان لشگر دو زرهی انتقال میابد و
با دستگیری کاشانی مهره اصلی فدائیان اسلام اگر روح اله بازهم سکوت میکرد آبروئی برایش باقی نمیماند ازینرو بادیدن سید محمد بهبهانی که مورد توجه شاه بود فعالیت برای آزادی کاشانی را شروع کرد .دولت کاشانی را محدود وخانه نشین کرد وازین شیخ نا بکار تا هنگام مرگش که در22 اسفند 1340 دیگر اقدامی حاد نمی بینیم . درتاریخ اشاره به 80 سال زندگی پر از نکبت ومملو از خیانت سیدی بسته میشود که بعد ها درزمان خمینی اورا بعنوان اسطوره مقاومت !! یاد میکند . گفتیم که درسال های اول دهه 1330 ساواک قدرتمند بود ولی هرچه بسالهای آخر این دهه نزدیک میشویم بنا به دعلل که درزیر برخواهیم شمرد از قدرت ساواک کاسته میشود تا جائی که درساه1339 و1340 ترس سازمانها وگروهها ی سیاسی محفی ریخته وآنها باردیگر راه مبارزه علنی با رژیم شاه رازاسر میگیرند .دراین میان روح اله خودش را آماده میکند تا بر گرفتن بهانه ای الم شنگه برپا کند .وظیفه اصلی ساواک که عهده دار امنیت کشور واداره کننده اطلاعات آن ومراقبت از مصالح مملکت بود به رده های دوم وسوم نزول پیدا کرده وساواک به ترخیص کالا از گمرکات وخرید وفروش سهام کارخانجات وساختن شهرک وقاچاق مواد مخدر اشتغال میابد . ساواک بخواب رفته بود وجوانان فوج فوج به اسلام عزیز گرایش پیدا میکردند واز کمونیست فاصله میگرفتند .شروع سال 1340 مصادف با فوت بروجردی است روح اله حالا یکه تاز میدان مذهبی سیاسی ایران شده بود .علیرغم آنکه مقام رهبری متوجه آیت اله حکیم است . ساختن فیلم محمد رسول اله توسط مصطفی آکاد کاردگردان هالیود بهانه بدست روح اله میدهد واوهیاهو راه میاندازد که مقدسات ما لگد مال شده حیثیت اسلام ببازی گرفته شده نا مسلمانان ارتیت چطور میتوانند نقش بزرگان اسلام را بازی کنند ؟ خدا به ملل مسلمان رحم کند اگر این فیلم بنمایش درآید.
این بار برخلاف انتظار دولت موضع قاطعی درمقابل اوگرفته ومیگوید ساختن فیلم هیچ ارتباطی به ما ندارد.جائیکه علمای تسنن با آن مخالفت ندارند وفیلم نامه را دانشگاه الازهر مصر مرور کرده وتنها شرط آنهم اینست که نقش محمد وعلی را بازی کسی بازی نکند وهرویت که خواستند محمد را نشان بدهند شتری را نشان دهند وهرموقع نوبت به علی رسید سمبل رحم وشفقت اورا یعنی ذوالفقارش را نشان دهند((یعنی محمد شتر بوده وعلی قاتل))بنابراین دولت ایران نه سر پیاز است ونه ته پیاز ما که کاسه از آش داغتر نیستیم ودایه مهربانتر از مادر و دیدیم که فیلم محمد ساخته شد ودرایران هم بکرات بنمایش درآمد .روح اله که از بابت فلم محمد کاری پب=یش نمیبرد منتظر بهانه دیگری است که آنهم دست میدهد دولت بنا به ضرورت ونیاز اهالی قم تصمیم به تاسیس سینما درقم میگیرد .روح اله باز آتش بیار معرکه شدهوطوماری با امضاصدها نفر طلبه مبنی براین که تاسیس سینما درقم مصادف با اشاعه فحضا وفساد است وسینما اسلام را ریشه کن میکند وتقدس شهر قم را میگیرد تنظیم وطومار را به رئیس شهربانی قم میدهد وازاو میخواهد تا از لکه دارشدن !!! شهر قم خوداری کند.هیاهوی روح اله بجائی نمیرسد ودولت با سرمایه خصوصی یکی از اهالی قم سینما دروازه طلائی را میسازد واین سینما پیش از انقلاب توسط طلبه های فیضیه بآتش کشیده شد.

بقیه را دربخش نهم عرض خواهم کرد

تا درودی دیگر بدرود

هیچ نظری موجود نیست: