صفحات

۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

حمله به احمدی‌نژاد؛ تیغ دو دم نوشتاری بر گزارش بی بی سی



آیت الله خامنه ای
 خامنه‌ای تا بهار امسال مدافع اصلی دولت آقای احمدی‌نژاد در برابر انتقادات و حملات بود
چهره‌ها و رسانه‌های نزدیک به سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران در هفته‌های اخیر به شکلی بی‌سابقه علیه محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری این کشور و نزدیکانش سخن می‌گویند.
اما این حملات به صورت یک تیغ دو دم عمل می کند، هر ضربه ای که به آقای احمدی نژاد وارد می شود، حیثیت هواداران آیت الله خامنه ای لطمه ای تازه می بیند و بر اعتبار اخلاقی و سیاسی مخالفان دولت و اصلاح طلبان افزوده می شود؛ هر چند ادامه این روند می تواند برای آنها هم تا حدودی مخاطره آمیز باشد.
نقطه آغاز حملات علیه آقای احمدی نژاد، مقاومت چند روزه او در برابر علی خامنه ای مبنی بر ابقای حیدر مصلحی در سمت وزارت اطلاعات بود، اما وقتی دستور حمله علیه او و نزدیکانش صادر شد، حمله کنندگان تنها به ین نکته اکتفا نکردند.
به نظر می رسد که نگرانی عمده اصولگرایان منتقد دولت، فعالیت های انتخاباتی نزدیکان آقای احمدی نژاد و خیز آنها برای تصرف کرسی های مجلس آینده و ریاست جمهوری بعدی ایران است.
این نگرانی ها باعث شده است که دامنه حملات اصولگرایان به رئیس جمهوری و دولت به موضوعاتی گسترش یابد که عملا موضع مخالفان را تقویت می کند.
اطرافیان  احمدی نژاد رسما به ارتباط با جن گیران و رمالان متهم می شوند، موضوعی که میرحسین موسوی دو سال پیش در تبلیغات و مناظره های انتخاباتی مطرح کرد، اما از آیت الله خامنه ای عتاب شنید که به رئیس جمهوری قانونی کشور "نسبت های خجالت آور" داده است.
مقامات ارشد دولت به فساد مالی متهم می شوند، اتهامی که مهدی کروبی در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مطرح کرد و سرزنش شنید.
گفته می شود که اطرافیان آقای احمدی نژاد پول خرج "خرید رأی" می کنند؛ حتی مجلس طرح تحقیق و تفحصی را از بایگانی بیرون کشیده است که موضوع آن توزیع غیرقانونی پول در آستانه انتخابات جنجالی دو سال پیش است. این اتهامات نه تنها موضع اخلاقی معترضان انتخاباتی اخیر ریاست جمهوری را به شدت تقویت می کند، بلکه یادآور اعتراض آقای کروبی در انتخابات ریاست جمهوری شش سال پیش است که آقای احمدی نژاد را به کرسی ریاست جمهوری رساند.
توزیع پول و تسهیلات بانکی و اصرار دولت بر پرداخت هر چه بیشتر یارانه های نقدی که عوارض ویرانگر آن به تدریج در حال آشکار شدن است و اصولگرایان منتقد دولت به آن اعتراض می‌کنند، در واقع اجرای "نظر" محمود احمدی نژاد در مورد عدالت اجتماعی است؛ همان نظری که آیت الله خامنه‌ای به صراحت آن را به نظر خود "نزدیک تر" خوانده بود.
آقای کروبی آن روز در نامه ای به آیت الله خامنه ای نوشت که در دوران تبلیغات انتخاباتی "بخش‌هایی از سپاه و بسیج در بسیاری از شهرستان‌ها از طریق پرداخت برخی وجوه به بعضی از مراکز و هیات ها، آنها را به خدمت گرفته بودند"، اما رهبر ایران به گلایه های آقای کروبی ترتیب اثر نداد.
شاید از همه آنها مهمتر، انتقاداتی است که اصولگرایان از سیاست های انقباضی دولت محمود احمدی نژاد در امور مالی مطرح می کنند.
اقتدارگرایان با هر تیغی که به صورت محمود احمدی نژاد می کشند، خراشی هم به چهره خود می اندازند؛ شاید به همین دلیل است که مریدان جوان آیت الله خامنه ای در هفته های اخیر در وبلاگ ها و وبسایت های خود مدام به مخالفان دولت هشدار می دهند که کسی حق ندارد هشدارهای قبلی خود را به روی "نظام" بیاورد چرا که اولا "میزان حال فعلی افراد است" و ثانیا منتقدان، خود در "تبعیت از ولایت فقیه" سابقه خوبی ندارند.
اما نه رفتارمحمود احمدی نژاد با وزیران و همکارانش به تازگی تند شده و نه سیاست های اقتصادی او امر تازه ای است. سابقه اتهامات مالی علیه او و همکارانش به دوران فرمانداری ماکو و خوی، استانداری اردبیل و شهرداری تهران باز می گردد. اتهام "خرید رأی" هم نه تازه است و نه به او محدود می شود، تنها امری که تازگی دارد، احتمال استفاده از این روش در برابر اصولگرایان سنتی و هواداران سید علی خامنه ای، و صد البته مقاومت در برابر دستورات خود او است.

وضعیت مخالفان

تحولات سیاسی جاری در ایران برای اصلاح طلبان و مخالفان دولت هم مانند یک شمشیر دو لبه عمل می کند.
علی شکوری راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و از چهره های سرشناس جناح اصلاح طلب ایران اخیرا در مصاحبه ای گفت: "تنها یا مؤثرترین پتانسیل موجود در جامعه برای آنکه جنبش سبز را به صورت کم هزینه و مسالمت آمیز به نتیجه برساند، آقای هاشمی [رفسنجانی] است((منظور امامزاده جرجیس است کسی که با صرف هزینه هنگفت دراروپا وآمریکا باعث جدائی مردم ایران درحمایت از جنبش واقعی سبز نه سبز موسوی وکروبی شده است )). به این صورت که برود با رهبری گفتگویی را برقرار کند و بتواند رهبری را مجاب کند که به خواسته های حداقلی مطرح شده، چراغ سبز نشان دهد...(برگردند به دوران طلائی امام )) این مسئله در شرایط کنونی تا حدی غیر ممکن تلقی می شود، اما... اگر همچنان که به راحتی قابل پیش بینی است، کشور دچار بحران شود و ناگزیر برخی واقعیت ها که در حال حاضر انکار می شود به رسمیت شناخته شود و احساس نیاز به برون رفت از بحران پدید آید، اولین کسی که می تواند به رهبری نظام کمک کند آقای هاشمی است."!!!!!!
"برخی افراد که درجریان حوادث و فتنه سال ٨٨، یا با فتنه گران همراهی کرده و یا ساکت نشسته بودند ، این روزها روش دیگری با عنوان حمایت از ولایت فقیه در پیش گرفته اند که باید مراقب آنان بود."
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران
محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران هم اخیرا از دو طرف مناقشه انتخابات سال ۸۸ خواست که به خاطر آینده کشور، طرف مقابل را ببخشند.((حقه بازی دیگر که هشت سال سر ملت را کلاه گذاشت وآخرش اعتراف کرد که تدارکات چی بوده نه رئیس جمهور بیحیائی را میبینید))
به نظر می رسد که اصلاح طلبان در ایران پیش بینی های سال های اخیر خود را در حال تحقق می بینند. آنها بارها هشدار داده بودند که سیاست های دولت محمود احمدی نژاد و حامیان او در نهادهای حکومتی، کشور را به بحرانی عمیق فرو خواهد برد.
این اصلاح طلبان اکنون خود را آماده می کنند که در صورت باز شدن فضای فعالیت برای آنها، از این فرصت برای دست یافتن به "خواسته های حد اقلی" خود استفاده کنند.
چنانکه دیدیم، حملات اخیر علیه محمود احمدی نژاد هم موضع اصلاح طلبان و مخالفان دولت را تقویت می کند.
این احتمال منتفی نیست که در صورت حذف جریان سیاسی محمود احمدی نژاد از انتخابات مجلس شورای اسلامی، سیدعلی خامنه ای با بازگشت محدود اصلاح طلبان به صحنه سیاسی کشور برای پر کردن خلاء موافقت کند.
اما در عین حال، این احتمال هم وجود دارد که حکومت برای جلوگیری از استفاده احتمالی اصلاح طلبان از فضایی که حملات علیه محمود احمدی نژاد ایجاد می کند، فشارها بر آنها را افزایش دهد و فضای تنفسی آنها را حتی از وضعیت فعلی تنگ تر کند.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران که از قضا مناقشه اخیر بر سر ابقای او آغاز شد، دیروز گفته بود: "برخی افراد که درجریان حوادث و فتنه سال ٨٨، یا با فتنه گران همراهی کرده و یا ساکت نشسته بودند ، این روزها روش دیگری با عنوان حمایت از ولایت فقیه در پیش گرفته اند که باید مراقب آنان بود."
این رژیم بهر وسیله ای آویزان شود باید ایمان داشته باشد که با رفتن بشار اسد درسوریه ومحاکمه وی حکومت ایران به نقطه مرگ خود رسیده است زیرا باقطع شدن دستش از سوریه مصر وابنان هم اجازه فضولی بیشتر را بوی نخواهند داد وبخاطر همین است که امروز بیش از دویست شرکت اسرائیلی درایران فعالیت تجاری دارند

هیچ نظری موجود نیست: