صفحات

۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

شرح حال زندگی خمینی شیاد قسمت چهارم



زیر سازی قم بسرعت ادامه یافت وزمانی رسید که قم یکه تاز میدان تشیع درایران گردید و حالا موقع پیدا کردن قطب موافق با روحانیت فرا رسیده بود وچه کسانی بهتر از درباریان قاجار ویک مشت شازده ریز ودرشت چون مشروطه خواهان که آبشان با روحانیون بیک جوی نمیرفت ودیدیم که چطور رهبر آنها یعنی شیخ فضل اله نوری را درمیدان توپخانه بدار کشیدند.
قم حالا پایگاه تبلیغاتی شاه قلمداد شده بود وحضرت معصومه هم اعتباری جدید کسب کرده بود تا جائی که سلطان احمد شاه قاجار خواست تاج وتخت خود را با ضریح معصوم متبرک سازد .
نوروز 1300 شمسی احمد شاه میخواست عید را در حضرت معصومه بگذراند واین فرصتی بود طلائی برای عبد الکریم و روح اله . درآنموقع روح اله رئیس تشریفات وپذیرائی احمد شاه شد وچنان خوش خدمتی از خود نشان داد که گوئی جا نشین بلا منازع شیخ فضل اله نوری است . بدستور روح اله کوچه پس کوچه های قم را که بزباله دانی شبیه بود تمیز کردند وهمه جا طاق نصرت برپا کردند ووسائل ولوازم ارسالی از از بندر بوشهر که توسط انگلیسیهای مسلمان !!! فرستاده شده بود تمامی به نحو احسن واکمل بکار رفت . همه چیز آماده بود که پذیرائی شاهانه از احمد شاه دبعمل آید که گاو عبدالکریم و روح اله زائید . درغروب روز سوم اسفند خبر رسید که سید ضیا الدین طبا طبائی ومیر پنجی بنام رضا خان درتهران کودتا کرده اند وبر اثر آن سفر ملوکانه به قم منتفی شده است . تمام رشته ها ی عبدالکریم و روح اله پنبه شدوبر تاریخ ایران ورقی اضافه گشت.
رضا خان وزیر جنگ شد ودشمن شماره یک وقسم خورده آخوند. بلای رضا شاه برسر روحانیت آنچنان سنگین که سالها سنگینی آن بر جثه روحانیون حس میشد وتقاص سنگینیش را پسر رضا خان / محمد رضا وملت ایران درسال 57 پس دادند .
از سنگینی بار بر سر روحانیون سخن گفتیم ایکاش بار آنقدر سنگین بود که تمامی آخوند ها را له میکرد وچیزی از آنها باقی نمیگذاشت  نه اینکه بعد ها فرزند رضا خان محمد رضا نه تنها وزنه را بر دارد بلکه عزت تپانی به آنان بشود اسلام پناه . وقتی رضا شاه وارد گود سیاست ایران شد حائری یزدی که مردی پخته وسرد وگرم چشیده بود زود کوتاه آمد ولی روح اله کاردش میزدید خونش در نمیآمد.
رضا شاه مراحل میر پنجی وسردار سپه بودن را پشت سر گذاشت وهمه جا سخن از نخست وزیر شدنش میکردند که نخست وزیر هم شد وبعد ها نیز شد فرمانده کل قوا . روحانیت بد بیاری عجیبی آورده بود. در روسیه انقلاب به ثمر رسیده ورژیم آن کمونیستی شده بود کمال  آتاتورک در ترکیه بساط آخوندبازی را بر چیدو دیگر پایگاه خارجی برای آخوند ها باقی نمانده بود ودر داخل با قلع وقمع رضا خان از خوانین وبزرگانی مثل (( حسین کاشی ها/ اقبال السطنه ها وشیخ خزعل ها و.....)) پایگاه داخلی آخون هم پاشیده شد ومهمتر از همه با تاکیدات رضا شاه موج ضد عربی سراسر کشور را فرگرفت وحرف از افتخارات گذشته وملی گرائی پیش آمد همان چیزهائی که روح اله پس از بقدرت رسیدن کمر به قتل ونابودی آنها بست وملی گرایان را مرتد خواند . درزمان رضا شاه شعر وورهای اسلامی از کتب درسی حذف ومطالب جدید علمی جایگزین وزینت بخش صفحات کتاب ها گشت. 
جشن های نوروز ومهرگان وسده با شکوه برگزار شد و تقویم قمری به شمسی تغیر یافت نظام وظیفه ودانشگاه وارتش یکپارچه و رها شدن ایرانی از قید چادر و روبند تحصیل اجباری و................جو را چنان عوض کرد که ما تعجب میکنیم . چرا همان موقع آخوند ها سکته نکردند ونمردند تا از شرشان دنیائی راحت شود .اسم ماههای عربی وتوذوق زن جایشان را باسامی زیبا وپر ابهت فروردینو اردیبهشت و.........اسفند عوض کردند لباس عربی منسوخ شد وریش گذاشتن وصورت را به زیور کثافت آراستن ممنوع گشت . مردم صاحب شناسنامه شدند وصدها کار اساسی که توسط خدا بیامرز رضا شاه انجام گرفت.
جالب ایجاست که وقتی سلطنت از قاجار به پهلوی تغیر یافت همین روحانیت مبارز !!!!!!!بسرکردگی عبدالکریم حائری یزدی در تائید سلطنت رضا شاه از هم سبقت میگرفتند .
 از همین روح اله خان آنقدر مدرک درتائید رضا شاه در دست است که نگو ونپرس. یکی از افرادی که تا دلتان بخواهد درمورد فوق مدرک جمع آوری نموده . دکتر مظفر بقائی کرمانی است . شاید روحانیت مبارز !! بگوید اگر غیر از سلطنت رژیم دیگری مثل جمهوری میآمد آنموقع دخل همه ما آمده بود راست میگفتند چون روسیه وترکیه را دیده بودند بنابراین سلطنت میتوانست عامل بقای این موجودات خبیث باشد .
وقتی سلطنت مطرح میشود وقتی قدرت بیک نفر واگذار میشود بدون چون چرا وبرو برگرد قدرت فساد میاورد . درتمام تاریخ ایران زمین تنها یکنفر بود که دراوج قدرت خودش را حفظ کرد وتا کنون توسط هیچ مورخی راجع باو بد گوئی نشده است واو کورش کبیر بود. بنابراین خوش رقصی مقدماتی برای رضا شاه چه بسا تضمین کننده بقای آنها بود که دیدیم همنطور هم شد.
آیت اله سید حسن مدرس علیرغم آنکه رضا شاه خواهان جمهوری بود در بقای سلطنت پا فشاری میکرد وبتغیر رژیم از سلطنت به جمهوری رضایت نداد ودیدیم که نهایتا رضا شاه تسلیم آخوند ها شد وسلطنت را برگزید وقبول کرد که فقط نام پهلوی جایگزین قاجار شود.
دنباله دارد 

هیچ نظری موجود نیست: