صفحات

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

چرا ایران همچنان در سکوت است ترس یا خیانت



ايرانياران،

آنچه در ايران می گذرد وخيم تر و وحشتناک تر از تونس و الجزاير است... نشانه های آنهم
1-     کشتن همسر با ضربات چاقو و تماشای صدا و بلکه بيش از دويست نفر در وسط خيابان
2-     کشتن رقيب عشقی در ميدان کاج و با فاصله کمتر از يکماه بدون محاکمه و به دار آويخته شدن قصاب خيابان کاج که بيش از دويست تماشاچی داشت
3-     اظهارات مردم در هنگام به دار کشيدن قاتل ميدان کاج که همگی برطبق ويدئویی که ديديم «انسانيت» را تا منتها درجه زير صفر رسانده و عمل قتل و اعدام را ستودند. سقوط «مهر و دوستی» با «بی نهايت زير صفر»
4-     اعدام های دسته جمعی در 16 روز نخست سال ميلادی در جمهوری اسلامی تا رقم 62 نفر
5-     اعتياد مردم و کنار خيابان و کارتن خوابی تا حد بی نهايت در همه شهر های ايران
6-     بی آبی، بی آذوقگی، خشکسالی، فقر و مرگ و مير مردم بدون داشتن امکان خوراک
7-     روستا پس از روستا در تاريکی رفتن، بی آبی، نبودن آب آشاميدن و اجبار مردم به نوشيدن آب جوی کثيف و آب کف چاله های خيابان
8-     گرانی بنزين و گرانی کالا ها از جمله گرانی بی حساب نان در برخی مناطق تا دوبرابر قيمت
9-     بيکاری و فحشا در کنار هم...
10- فرار مغز ها و فرار آدم ها از هر نوع به هر سو...

همه اينها به انضمام خفقان تا آن حد که پس از يکسال از مرگ ندا کسی در خيابانی که ندا  با گلوله ناجوانمردانه بخون غلطيده است جرات ندارد در باره آن تجمع سخن بگويد...
و می بينيد اينها فقط اين ده يازده مورد از يک خودسوزی که در تونس رخ داده است مخوف تر ووحشتناکتر است ولی چه می شود که يک شخصی مدعی در نيس فرانسه می نشيند و مردم تونس در خيابان در ظرف چندروز حکومت را سرنگون می کنند ويا چند وزير در کابينه لبنان کناره گيری می کند و حکومت لبنان سرنگون می شود، يا همانطور در الجزاير ولی سی سال است مردم عذاب وحشتناک می کشند ولی آب از آب تکان نمی خورد؟  

آيا اين به ما مردم مربوط است يا به دولت؟ آيا اين به مردم ايران مربوط است ويا به مسئله رهبری؟ من می گويم به مردم و مسئله رهبری هردو... آن مرد تونسی که در نيس فرانسه نشسته است خط اعتصاب و اعتراض می دهد ولی در ميان مردم ايران کسانی مثل کريم سجاد پور، احسان رشتيزاده و ليدا شيرازی ويا شهرياری,اکبر گنجی  تیریتا پارسی سازگاراو...............صدها خائن دیگردائم آب به آسياب دشمن می ريزند و بجای جنگ با رژيم و جنگ و مباره با دشمنان ديرينه ايران يعنی امپرياليسم بين المللی بجان ما ميهن پرستان افتاده اند. و گمان می کنند   تکرار می کنم گمان می کنند می توانند ما را فرسوده کنند ما سی سال است فرسوده نشده ايم هيچ بلکه حرارت بيشتری به مبارزه داريم...
 ترس مردم از جانشان باعث توسری خوردنشان از رژیم وبقا این جانیان اسلامی شده وخیانت فارسی زبانانی که برای یکروز زندگی راحتتر درخارج وداخل کشور بهر جنایتی رژیم دست بزند مهر تائید میگذارند ورهبری هم ازین موقعیت سوئ استفاده میکند والا چه کسی درایران نمیداند که میر حسین موسوی ویا شیخ کروبی چه کسانی هستند وودستشان تا کجا درخون ملت آلوده است چطور این گره کور را باید گشود با تبلیغ فرهنگی ویا چنگ مسلحانه این سئوالیست که با درگذشت پاهپور علیرضا پهلوی بر سر زبانهاست تا کی باید منتطر بود وشاهد مرگ جوانان غیرتمند ایرانی درداخل وخارج از کشور بود؟ 
ما شمارا فرسوده خواهيم کرد کور خوانده ايد...
ومردم را راهنمایی خواهيم کرد چطور شما را فرسوده کنند ... و مردم هم با ما همراهی خواهند کرد...فرق است ميان دلسوزی ما و سوزاندن شما..

هیچ نظری موجود نیست: