صفحات

۱۳۹۰ دی ۹, جمعه

دو آهنگ از شادروان پوران شاهپوری


پوران با نام اصلی «فرح‌دخت عبّاسی طاقانی» متولد 1312 در دههٔ ۳۰ یکی از مشهورترین خوانندگانی ایران بود و این شهرت خود را تا اواسط دههٔ ۵۰ همچنان حفظ کرد. با نام «بانوی ناشناس» و سپس «بانو شاپوری» (نام خانوادگی همسر اول) و بعد از آن با نام مستعار «پوران» پا در وادی هنر گذاشت او خواهرزادهٔ بانو روح بخش دیگر خواننده ایرانی آن دوران است. پس از طی تحصیلات در دبیرستان اسدی و هنرستان عالی موسیقی با نام بانو ناشناس در صفحهٔ گرامافون می‌خواند که پس از آشنایی و ازدواج با همسر اول خود نام خانوادگی او را به عنوان نام مستعار خود برگزید.
بعد از جدایی عباس شاپوری (ویولون‌نواز و آهنگساز) به همسری حبیب روشن زاده (مفسر ورزشی تلویزیون) در آمد که این ازدواج دوم نیز منجر به طلاق شد. دو فرزند به نام‌های امید و آرزو روشن زاده از او باقی مانده‌است.

پوران در سال ۱۳۶۹ زمانی که برای دیدن نوه اش به ایران آمده بود به علت ابتلا به بیماری سرطان درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد



۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

طاقتم ده خواننده بانو مرضیه



بدور از هرگونه گرایشات سیاسی که داشت دارای صدائی زیبا بود که موسیقی اصیل ایرانی را هم خوب میشناخت وهم زیبا اجرا میکرد روانش شاد

اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مرضیه در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانواده‌ای هنردوست چشم به جهان گشود و در ساعت 1 ظهر۲۱ مهرماه سال ۱۳۸۹، در ۸6 سالگی در اثر بیماری سرطان در پاریس درگذشت. پدر و مادرش از یک خانواده هنردوست بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه‌ساز، نقاش و مینیاتوریست و موسیقیدان در اقوامش بودند. اما مادرش بود که بطور خاص او را تشویق به خواندن کرد و در همه دوران زندگی‌اش از او پشتیبانی می‌کرد.
وی در مصاحبه‌ای درباره خود گفته‌بود:
«درزمانی که خانواده‌های ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم می‌فرستادند پدر من با وجود که یک فرد روحانی بود مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیر عادی بود و درعین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسه‌ای می‌داشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأئید می‌کردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی می‌دانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم.»[نیازمند منبع]
مرضیه در سال ۱۹۴۲ (۱۳۲۱ خورشیدی) زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد بزرگ موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در ابتدا با بازی در نقش شیرین در نمایش «خسرو و شیرین» در تئاتر باربد در تهران به محبوبیت رسید. این نمایش که ۳۷ شب روی صحنه بود برای او یک کامیابی بزرگ و سریع به بار آورد و با استقبال بسیار مردم روبه‌رو شد. مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیف‌نویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت می‌کردند.

Baz havaye vatanam arezoost - باز هوای وطنم آرزوست

طنز نوحه خواني Tanze Nohee KHaney

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

موسیقی ایرانی قبل از شورش خمینی


تفدیم بهمه آنهائیکه با دست زندگی وآینده خودرا بآتش کشیدند وحاضر باظهار ندامت هم نیستند بآنهائیکه فرزندانشان را با نادانی اسیر خونخواران جمهوری جهل وجنون کردند وعکس هندیزاده را درماه دیدند واکنون هم از کسی حمایت میکنند که بدنبال دوران طلائی هندیزاده است



زهره 





منتظرت بودم

تخریب يادگارانی از دوران اردشير بابکان ، برای ساخت پارکی با نمادهای چينی

به گزارش پارس دیلی نیوز

در ادامه ماموریت رژیم ضد ایرانی آخوندی برای نابودی آثار ملی ایرانیان ، قلعه‌هاي ساساني يادگاراني از دوران اردشير بابکان، سر سلسله پادشاهي ساساني در کرمان تخریب شد.


حريم درجه يک قلعه‌هاي تاريخي "دختر" و "اردشير" واقع در بافت تاريخي کرمان که يادگاراني از دوران اردشير بابکان، سر سلسله پادشاهي ساساني است اين روزها به دليل ساخت و ساز و احداث يک پارک توسط شهرداري اين شهر، محل فعاليت و تردد بولدوزر و ديگر ماشين‌هاي سنگين است.

خبرگزاري ميراث فرهنگي:شهرداري کرمان در اقدامي تازه با ساخت يک پارک، که طرح آن را از روي نشانه‌هاي و نمادهاي چيني و ژاپني برداشته، موجبات تخريب قلعه‌هاي تاريخي دختر و اردشير را فراهم کرده‌است. اين در حالي‌است که اين قلعه و بافت تاريخي پيرامون آن با 100 اثر ثبت ملي يکي از گزينه‌ها براي ثبت در فهرست آثار جهاني است.

به گفته يکي از کارشناسان ميراث فرهنگي حال دو قلعه بازمانده از د

۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در سپاه: مجلس باید در دست افراد اصولگرا باشد


علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ایران در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور گفت که مجلس شورای اسلامی باید در دست "انسان های اصولگرا و متدین" باشد.
آقای سعیدی امروز دوشنبه ۵ دی (۲۶ دسامبر) در یک کنفرانس خبری گفت که جایگاه سپاه بالاتر از آن است که از گروه های سیاسی حمایت کند یا پرچمدار احزاب شود، اما از اینکه مواضع سیاسی افراد و گروه ها "دقیقا منطبق با معیارهای سپاه" باشد، استقبال می کند.

آیا پدران واجداد ما ایرانیان خر بوده اند؟


سخنان گوساله ای بنام مرتضی مطهری که صفت پدرانش را به اجداد ملت شریف ایران نسبت داده است .
براستی آیا اجداد پاک نهاد ما خر بوده اند؟ اگر نه پس چرا اجازه داده ایم سی وسه سال این وارثان دزدان مدینه بگردن ما سوار باشند؟ اگر اجداد ما خر نبوده اند چرا امروز درجه حماقت ما ملت آنقدر بالا است که برای منافع شخصی خود از مناقع ملی  خود میگذریم واجازه میدهیم تا آخوند این حیوان موذی مفتخوار برما حاکم باشد ؟ اگر قبول نداریم که اجداد ما خر بوده اند واگر میدانیم که آخوند جانوریست مفتخوار و بیرحم که برای بقا ی خود از هیچ جنایتی فرو گذار نیست پس چرا این حیوانات را بجمع خود راه میدهیم چرا بهنگام شب ودرتاریکی کله های پوک در عمامهشان با سنگ یا چوب نشانه نرویم تا نسلشان را ازایران پاک کنیم ؟ بنظرشما آیا هنوز هم باید بجای جنگ با آخوند حرامزاده بایکدیپر بچنگیم ویکدیگر را تحقیر وتضعیف کنیم؟ آیا زمان اتحاد وفرار ازین بدبختی نرسیده است؟
شما خود پاسخ را بیابید وبمن هم راهنمائی کنید
شادزی - مهر افزون - پایدار - خدا نگهدار 


۱۳۹۰ دی ۲, جمعه

طبری می نویسد


 
طبری می نویسد : سعید ابن عاص لشگری راهی گرگان نمود . مردم آنجا از راه صلح آمدند . سپس 100 هزار درهم خراج و گاه 200 هزار درهم خراج به اعراب میدادند . لیکن قرارداد از طرف ایرانیان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و کافر شدند... . یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر تمیشه بود که به سختی با سپاه اعراب نبرد کرد . سعید عاص شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار (امان ) خواستند . به آن شرط که سپاهسعید ابن عاص مردمان شهر را نکشد . لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند . در این کشتار عبدالله پسر عمر - عبدالله پسر عباس - عبدالله پسر زیبر - حسن ابن علی ( امام حسن ) - حسین ابن علی ( امام حسین ) در راس لشگر اعراب قرار داشتند . ( تاریخ طبری)‬
 
قیام مردم پارس در زمان امام علی

در سال 37 هجری سهل ابن حنیف که کارگزار علی بود با شورش ایرانیان از آن شهر بیرون رانده شد . سپس در کرمان و خوزستان شورشهای مشابهی صورت گرفت . به گفته طبری : ایرانیان با خوارج همکاری نمودند و بر ضد لشگریان ام...ام علی کوشیدند . در سال 36 نیز کارگزاران علی به کلی از خراسان بیرون رانده شده بودند . زیرا خراسان در کنترل ایرانیان باج گذار قرار داشت . به گفته طبری ماهویه سوری که شاهنشاه یزدگرد را کشته شده بود برای بستن قراردادی به کوفه به نزد علی رفت . امام علی به جهت خشنودیش از کارش وی را به ریاست شهر مرو گماشت و در نامه ای به ساکنان مرو خواست تا همگان از وی اطاعت کنند . ولی بعدها ماهویه سوری از بیم کشته شدنش توسط مردم به نیشابور گریخت و در همانجا درگذشت . زیرا در نزد ایرانیان آن زمان شاه از فر ایزدی بر خوردار بوده است و کشتن شاه گناهی نابخشودنی به حساب می آمده است . (طبری)
 
بلاذری در این باره مینویسد : مردم شهر مرو کفر ورزیدند - به عبارتی از سلطه عربان خارج شدند . سپس دروازه های شهر نیشابور را بستند و سپاه اعراب را از انجا بیرون راندن و در نتیجه خراسان به کلی از زیر فتوحات اسلام خارج شد . امام علی که در آن زم...ان گرفتار جنگهای داخلی بود نتوانست خراسان را دوباره فتح کند . لیکن در سال 38 هجری پس از جنگهای حکمیت علی توانست خواهرزاده جعده ابن هبیره مخزونی را با سپاهی راهی خراسان نماید تا شورشیان را سرکوب نماید . ولی از آنجا که اکثر سپاه علی درگیر شورشهای خوزستان و پارس و کرمان بودند سپاه او نتوانست موفقیتی کسب کند . طبری اضافه میکند : جعده به ابر شهر ( نیشابور) رسید و ایرانیان آنجا کافر شده بودند و از دادن خراج خودداری می نمودند . مردم نیشابور مقاومت کردند و سپاه علی بی نتیجه به کوفه بازگشت . طبری مینویسد : بعد از ناکام ماندن خراسان علی خلید ابن قره یربوعی را روانه خراسان نمود سپاه شهر ها را محاصره کرد و بعد از مدتی شهر به تسلیم گشوده شد و قرارداد باجگذاری بسته شد
 
طبري درباره بازگشتن عده زيادي از مردم از دين اسلام چنين ميگويد

پس از فتوحات گسترده سپاه اعراب و کسب غنایم بسیار برای مردمان عرب عده زیادی از مسیحیان سواحل فارس کفر ورزیدند و گفتند خود مسلمانان با یکدیگر در اختلاف و جنگ هستند . دین ما حدا...
قل باعث خونریزی و ایجاد ناامنی برای ملتهای دیگر نمی شود . پس اسلام را رها کردند و مسیحی شدند. در شورشی که یکی از خوارج به نام خریت ناجی ( خوارج نهروان ) طراحی نموده بود - عده زیادی از ایرانیان در آن شرکت کرده بودند . گروه خریت ناجی در جنگی بین آنان و نیروهای علی مجبور به عقب نشینی به خوزستان شد مردم شهر که حاضر به پرداخت خراج نبودند به خوارج پیوستند . به گفته طبری معقل ابن قیس ریاحی به فرمان علی جهت سرکوب ایرانیان خوزی تبار و خوارجی راهی آنجا شدند . در نتیجه 70 تن از خوارج و 300 تن از ایرانیان کشته شدند . سپاه معقل نامه ای به علی نوشت و گفت رامهرمز را شکست دادیم و خوارج و ایرانیان کافر را مانند اقوام عاد و ارم نابود کردیم . سپس خریت ناجی به سواحل پارس فرار نمود . در آنجا عده از ایرانیان به او پیوستند و کفر ورزیدند . ولی امام علی فرمان کشتار آنان را داد و لشگری بزرگی راهی سواحل شد و در نهایت همگان نابود شدند. سپس یکی از خوارج به نام ابومریم سعدی که از شخصیتهای اصلی فتوحات ایران بود در کردستان قیام کرد وی با گروهی 400 نفری که 4 نفر آنان عرب بودند و بقیه آنان ایرانی راهی مدائن شدند . مدائن را آنان فتح کردند و راهی کوفه شدند . امام علی لشگری 700 نفری را با فرماندهی شریح ابن هانی جهت سرکوب آنان بسیج کرد لیکن خوارج که ایرانیان آن را تشکیل میدادند پیروز شدند و شایع شد که شریح کشته شده است . سپس امام علی خود راساً از کوفه راهی جنگ با ایرانیان خوارجی شد . او ضمنا لشگری را با فرماندهی جاریه ابن قدامه راهی مبارزه با آنان کرد . طبری مینوسید : ابومریم و یارانش کشته شدند و اثری از آنان نماند.
طبری مینوسید : چونکه شورش ها در زمان خلافت علی در ایران بسیار شده بود در سال 39 هجری زیاد ابن سمیه که در بصره به جای عبدالله عباس نشسته بود به فرمان علی جهت سرکوب شورشیان راهی خوزستان و پارس شد طبری میگوید ( مردم را لگد کوب کردند و از ایشان خراج گرفتند .)) در اثر سرکوب شورشیان پارس به دست زیاد امام علی حاکمیت پارس را طی نامه ای به وی داد . طبری شورش در ایران در زمان علی را بیشتر از هر زمان میداند
 
سيد بودن ايرانيان از همين موقع شروع كه اعراب به زنان ايرانيان كه اسير بودند تجاوز كردند و طفلي كه بدنيا ميامد چون از لشگریان اسلام بودند انان راسيد و اولاد پيامبر مي شدند
 
بلاذري مينويسد :بعد از امام علی معاویه روی کار آمد و سرکوب و فتوحات ادامه داشت . او می نویسد در یکی از جنگها در نواحی خوارزم عربان شمار بسیار زیادی اسیر گرفتند . زمستان و سرما بود . در راه بازگشت رختهای ایرانیان از آنان گرفته و کنده شد .عده... کثیری از اسیران از سرما و یخ تلف شدند . پس از تمام فتوحات تنها گیلان و مازندران که طبرستان نامیده میشد در زمان معاویه تن به باجگذاری نداد و شورشی شدند و کفر می وزریدند . بلاذری درباره آنان میگوید : جمیع اهل طبرستان حرب بودند . در یکی از لشگر کشی اعراب مسلمان به طبرستان به رهبری هبیره شیبانی\" 10 هزار جنگجوی مسلمان راهی آنجا شدند . ولی دیلمان راه را در نواحی کوهستانی بر روی لشگر اعراب بست . جنگ درگرفت و 10 هزار نفر لشگریان اسلام کشته شدند به صورتی که حتی یک نفر هم نتوانست به کوفه و شام برگردد . تاریخ نویسان عرب از این واقعه به عنوان یکی از فجیع ترین جنگهای اسلام نام میبردند و مینویسند : مسلمانان کثیری در نبرد با مردمان طبرستان به شهادت رسیدند.
پس از معاویه در نیمه سال 60 هجری پسرش یزید به خلافت رسید . سپس جنگ های کربلا و کشته شدند امام حسین و یارانش . سپس عبدالله زیبر در مکه بر ضد یزید شورید و رسما به خلافت مکه رسید .سال 63 هجری سال مرگ یزید نیز بود
عمر پس از فتوحات گسترده مسلمانان دست به ساخت مکانی به نام بیت المال در مدینه زد تا غنائم جنگی بدست آمده را گرد هم آورد . سپس از مسلمانان مدینه آمارگیری کرد و نامشان را در دفتری به نام ( دیوان عطاء) ثبت کرد . نخست از یاران نزدیک پیامبر آغاز... کرد . سپس علی و پسرانش و در آخر برای سربازان شرکت کننده در جنگ بدر نفری 5000 درهم - برای جنگهای بعد از بدر تا صلح حدیبیه نفری 4000 درهم - برای کسانی که در سالهای 7-12 جنگیده بودند نفری 3000 درهم - برای کسانی که بعد از سال 16 هجری جنگیده بودند نفری 2000 درهم تائین نمود . وی برای پسران امام علی که به سن بلوغ هم نرسیده بودند نفری 5000 درهم تائین کرد . برای عمار یاسر 6000 درهم - برای سلمان فارسی 4000 درهم - برای هرکدام از همسران پیامبر 1000 درهم - برای عایشه همسر محبوب پیامبر 12000 درهم - برای زنان بی نکاحی پیامبر نفری 6000 درهم - برای زنان مدینه نفری 200 تا 500درهم
 
همجنسگرایی
 
رسول خدا فرمودند:مردی که زیاد با مردان نزدیکی (جنسی)... کند"نمی میردتا اینکه از مردان بخواهد با او نزدیکی کنند! ((منبع :ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ..مولف عالم ربانی شیخ صدوق .چاپ دوم تابستان 1378..مترجم ابراهمی محدث بندریگی صفحه 572)) لازم به توضیح که شیخ صدوق زاده 306.قم ودرگذشته 381.شهرری ازعلمای شیعه درقرن 4 واز بزرگان به قول مسلمانان علم حدیث بوده است. او در حدود سال ۳۰۶ در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص امام زمان هم زمان بوده‌است

Viguen - Emshab | ویگن - امشب

Vigen & Delkash-Bordi Az Yadam

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

مجنون نبودم سیما بینا...Sima Bina

Dokhtare Farashbashi - a traditional love song from Khorasan sung by Mar...

دختر قوچانی dokhtar ghoochaniبانو پروا

دختر فراش‌ باشی

زنان حق ندارند در تلویزیون رژیم برنامه ورزشی نگاه کنند

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

٧ صفت كه احمدي نژاد از پيامبران به ارث برده

١- از محمد نازي بيسوادي-٢- از عبسي بي پدر-٣- از موسي جادوگري -٤- از سليمان صحبت با حيوانات-٥-از يوسف زي بدئي -٦- از نوح جمع كردن حيوانات بدور خود-٧- از ادم نافرماني از خدا😃 اين ماه پر از رنج كه نامش رمضانست ---- از آمدنش معده شديدا نگرانست. ---- اين تحفه كه از جهل عرب حاصل ما شد --- تنها هنرش فاجعه قوي دهانست چون ما تاريخمان بر باد رفت ---- هستي و فرهگمان بر خاك رفت...- كاوه و آرش همانجا خاك شد ---- پهلوان كشورم عباس شد--- جاي كورش را علي آمد گرفت ----- كل آن آتشكده آتش گرفت----- رستم وسهرابها گم ميكنيم ----تاري ناموس خود بت ميكنيم ---- نقش رستم تحت جمشيد خاك شد---- كربلا و كاظمين آباد شد---- رسم زرتشت را اگر داني كه چيست ---- عيد ما جشن غدير و فطر نيست---- اي عزيزان جملگي همت كنيم ---- سنت إعراب خاكستر كنيم. یلدا، یادگار نام وطن را بر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوند زنیم. ایرانی بون را فراموش نکنیم . یلدا مبارک باد

۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

چهارمین نشانه سکته نیز مشخص شد: زبان

چهارمین نشانه سکته نیز مشخص شد: زبان
هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: لحد
نشانه های سکته:
فریدون در جشن کباب پزی سکندری خورد و به زمین افتاد. اما به دوستانش که
پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر
اینکه به کفش های جدیدش عادت ندارد پایش به سنگفرش گیر کرده.آن ها به او
کمک کردند تا بلند شده و یک بشقاب غذای دیگر برای خود بکشد.
فریدون با اینکه کمی هول شده بود ولی تا آخر آن بعدازظهر خود را سرگرم کرد.
همان شب همسر فریدون تماس گرفت و به همه اطلاع داد که فریدون را به
بیمارستان منتقل کرده اند و وی ساعت 6 بعد ازظهر فوت کرده است. او در جشن
دچار حمله شده بود و اگر اطرافیانش نشانه های حمله را تشخیص داده بودند
شاید فریدون اکنون با ما بود.
گاهی حمله منجر به فوت افراد نمی شود اما آنها در شرایطی بدتر از مرگ
مجبور به ادامه زندگی می شوند.

خواندن این متن تنها یک دقیقه از زمان شما را خواهد گرفت...

یک متخصص اعصاب اعلام کرده است که اگر شخصی را که دچار حمله شده در 3
ساعت به بیمارستان منتقل کنند می توان عوارض ناشی از حمله را به طور کامل
از بین برد. بله به طور کامل!! وی می گوید روش شناسایی حمله و رساندن
بیمار به درمان های پزشکی در کمتر از 3 ساعت به شناسایی علایم آن بستگی
دارد:
شناسایی علایم سکته:
در برخی موارد شناسایی علایم سکته کار بسیار سختی است.
متاسفانه نا آگاهی افراد می تواند منجر به فاجعه ای جبران ناپذیر شود.
سکته می تواند باعث مرگ یا آسیب مغزی فرد گردد و این در حالیست که
اطرافیان شخص حتی متوجه علایم سکته نشده اند.
پزشکان اعلام کرده اند که اطرافیان قربانی می توانند تنها با پرسیدن سه
سوال ساده متوجه علایم سکته شوند
ل: از شخص بخواهید تا لبخند بزند.
ح: از شخص بخواهید که حرف بزند یا یک جمله ساده را به درستی ادا کند.(
مثلا: امروز هوا آفتابی است)
د:
از وی بخواهید هر دو دستش را بلند کند.

اگر فرد در انجام هر کدام از موارد زیر مشکل داشت ، در اسرع وقت با
اورژانس تماس گرفته و علایم را برای امدادگران توضیح دهید.

و اما نشانه دیگری از سکته: از وی بخواهید زبان خود را بیرون بیاورد.
اگر زبان وی به راست یا چپ متمایل شده بود، بدانید که شخص دچار حمله شده است.
یک متخصص قلب می گوید اگر هر کس این ایمیل را دریافت می کند آن را به 10
نفر دیگر بفرستد می توان امیدوار بود که حداقل جان یک انسان نجات یابد.

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

اندر فوائد ویسکی



یک طلبه ای تازه لیسانس آخوندی گرفته بود و برای اولین بار بایستی توی مسجدی روضه می خواند. ولی از آنجایی که خیلی ترسیده بود و عصبی شده بود، زبانش بند آمد و نتوانست حتی یک کلمه بیان کند.
یک آخوند کهنه کار که آن صحنه را دید، سعی کرد که همکار جدیدش را راهنمایی کند. به او گفت : بار بعد، قبل از روضه خوانی، چند قطره ویسکی توی یک لیوان آب بریز و بنوش تا ترست از بین برود
طلبه هم جمعه بعدی همین کار را کرد و روضه خیلی گرم شد. روز بعد نامه ای از طرف همان آخوندی که نصیحت کرده بود به دست طلبه رسید. توی آن نوشته شده بود
برادر جمعه بعدی چند قطره ویسکی توی یک لیوان آب بریز، نه چند قطره آب توی یک بطری ویسکی. ضمناً مایلم بهت بگویم که

1ـ لازم نیست عمامه ات را دور کمرت ببندی

2ـ اینجوری عکس امام را جلوی مردم ماچ نکن، برات حرف در می آرند

3ـ ده فرمان موسی واقعاً 10 تا بودند، نه 12 تا. 12 تعداد امامان است، نه 11 تا. 11 نفر تعداد بازیکنان تیم فوتبال است و نفر دوازدهم داور نامیده می شود، نه امام زمان

4ـ وقتی راجع به پیغمبر صحبت می کنی، بگو محمد (ص) و دوازده امام، نگو محمد و تیمش

5ـ اسم یزید، واقعاً یزید بوده است، نگو «اون مادر قحبه» جلوی خواهران

6ـ وقتی راجع به نایب امام زمان صحبت می کنی، بگو امام، نگو پدر خوانده. پدر خوانده مافیایی بوده است

7ـ بن لادن اصلاً ربطی به ضربت خوردن حضرت علی نداشت و جورج بوش اصلاً در جنگ کربلا شرکت نکرده بود

8ـ عیسی تیرباران نشد، به صلیب کشیده شد

9ـ پایتخت عراق، بغداد است، نه نیویورک

10ـ گلاب برای خوش بو کردن است، نه برای خنک کردن عرقهای گردنت

11ـ خرماهایی که آنجا بود مزۀ ویسکی نبود

12ـ گناهکاران به جهنم می روند، نه به قزوین

13ـ اون پیرمردی که با انگشت بهش اشاره کردی و گفتی اون بچه باز ک*** است، من بودم

14ـ امام علی در هیچ مسابقات جهانی شمشیربازی شرکت نکرد و هیچوقت قهرمان المپیک نبود. برای مردم خالی نبند

15ـ عایشه زن پیغمبر بود، نه نوه اش

16ـ حضرت محمد بیسواد بود. نه شطرنج بازی می کرد و نه اینترنت داشت. آیه های قرآن توسط یاهو مسنجر به او وحی نمی شد

17ـ روضه خوانی بصورت نشسته اجرا می شود. چرا روی قالی دراز کشیده بودی؟

18ـ در پایان روضه خوانی، مردم را وادار کن که صلوات بفرستند. به آنها نگو گور پدر همتون

خلاصه برادر خیلی خراب کردی. والسلم

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

غربی‌ها دقیقاً بگویند : "ایران" خطرناک است یا "جمهوری اسلامی" ؟!



دوباره چهارتا بوزینه از دیواری بالا رفتند و تمام دنیای غرب بهانه پیدا کرد که از بابت "ایران" نگران بشود . کجای ایران برای شماها نگران کننده است ؟ کجای ایرانی برای شماها خطر دارد ؟ اینهمه استعدادهای ما ، استعدادهای "ایران" ، در کشورهای شما آواره‌اند شما نگاه سگ بهشان نمی‌کنید ، هیچکدامشان را "ایران" نمی‌بینید ، تعدادی موجود عجیب غریب که بخدا خودمان هم مانده‌ایم که اینها کی هستند و از کجا آمده‌اند ، که درست مثل انگل با تمام تعاریف مربوط به زندگی انگلی کشورمان را می‌مکند فوراً بعنوان "ایران" جلوی چشم شما می‌آید ؟ بخدا این ملت به شما می‌خندند .
خودتان هم به خودتان می‌خندید . واقعاً شما از بابت "ایران" نگرانید ؟
تمام موزه‌هایتان پر شده از تاریخ و فرهنگ و هنر همین ایران . تمام کتابخانه‌های شما پر شده از شعر و ادب ایران . بروید یکبار دیگر نگاهشان کنید بگوئید چه چیز "ایران" برای شما نگران کننده است ؟ نکند وقتی مغولها هم حمله کردند "ایران" خطرناک شده بود ؟ وقتی عربها حمله کردند "ایران" بود که نگران کننده بود ؟

آقای غرب ! آقای اتحادیه‌ی اروپا ! بجای عشوه قاطری و دم به دم قطعنامه و  تحریم برو روسیه و چین را تحریم کن که هر روز این افعی را درنده‌تر می‌کنند . برو جلوی شرکتهای خودت را بگیر که ظرف بیست سال از یک تکه مقوا یک اژدهای "نگران کننده" ساخته‌اند . توی چشمهای یک "ایرانی" نگاه کن ،
شرف داشته باش و تعریف کن که تا حالا چقدر از این "ابزار نگرانی" برای فروش تسلیحاتت استفاده کرده‌ای . جوالدوز را که تا ته به ما فرو کرده‌ای ، یک سوزن هم به خودت بزن ، بخدا اگر طاقت و تاب و توانش را داشته باشی . خودت ساختی ، خودت بزرگش کردی ، حالا هم خودت نگرانش باش .
ذات یک دیو درندگیست . مقوا را دیو کرده‌ای حالا می‌خواهی ندرد ؟ باید هم بدرد . ایندفعه دقیقاً خود تو را هم باید بدرد . سی و سه سال مردم خودش را درید . دو سال تمام فرزندان همان مردم را در زندان و خیابان پاره پاره کرد . تو کجا بودی ؟ تو دقیقاً چه غلطی کردی ؟ امروز "باید" که تو را بدرد . دیگر کسی برای دریده شدن باقی نمانده . درو کن طوفان را ...

سفارتخانه‌های تو تا دیروز به همین "جمهوری اسلامی" سرویس می‌دادند . هیچکدام از کاردارهای تو استوارنامه‌هایشان را به "ایران" تحویل ندادند که حالا ارث پدرت را از ایران می‌خواهی ، به "جمهوری اسلامی" تحویل دادند . آنروزی که سفرایت لاف تو لاف با نمایندگان همین جمهوری اسلامی می‌نشستند دل و قلوه کباب می‌کردند باید نگران می‌شدی نه امروز . تو واقعاً تفاوت "ایران" با "جمهوری اسلامی" را تا حالا ندیده‌ای ؟ تو در این سالها فریادهای "ایران" که "جمهوری اسلامی از من نیست" را ندیدی ؟
همین دو سال پیش طومارهای کیلومتری سبز مردم را در شهرهای مختلفت در اروپا ندیدی ؟ طومار را ول کن ، تو برج ایفل را ندیدی ؟ کوری ؟! یا چشمت فقط هرجائی که دوست دارد را نگاه می‌کند ؟ یا فقط چندتا جانور که از دیوارت بالا می‌روند را "ایران" می‌بینی ؟ نگران "ایران" نباش ؛ نگران آنهائی باش که انگلی که به جان ایران افتاده را تغذیه می‌کنند . واضحتر
بگویم : نگران خودت باش !

علیرضا رضایی  

بعد از بشار اسد رابطۀ ویژۀ سوریه با ایران قطع می شود





رادیو فرانسه: رهبر مخالفان سوریه گفته است که پس از سقوط بشار اسد سوریه اتحاد ویژه نظامی اش را با ایران در هم می شکند و از ارسال اسلحه به شبه نظامیان حزب الله لبنان و حماس نیز جلوگیری می کند.

برهان غلیون رییس شورای ملی سوریه مرکب از گسترده ترین طیف ها و گرایش های مخالفان رژیم بشار اسد در مصاحبه با نشریۀ آمریکایی "وال استریت جورنال" گفته است که پس از سقوط بشار اسد، سوریه پیوندهای نظامی اش را با جمهوری اسلامی ایران قطع و از ارسال اسلحه به گروه های شبه نظامی نظیر حزب الله لبنان و حماس نیز جلوگیری خواهد کرد.

برهان غلیون تصریح کرده است که اتخاذ چنین تدبیری بخشی از جهت گیری آیندۀ سوریه به سمت قدرت های اصلی جهان عرب در منطقه خواهد بود. رهبر اپوزیسیون سوریه سپس گفته است که "در آینده سوریه هیچ رابطۀ ویژه ای با ایران نخواهد داشت و در هم شکستن رابطۀ استثنایی با ایران به معنای در هم شکستن راهبرد ائتلاف نظامی با این کشور خواهد بود."
برهان غلیون سپس افزوده است که بعد از سقوط رژیم بشار اسد حزب الله لبنان دیگر آنچه امروز هست نخواهد بود. رهبر مخالفان سوریه همانند آمریکا و اتحادیۀ اروپا معتقد است که جمهوری اسلامی ایران به رژیم بشار اسد در سرکوب مردم سوریه یاری می رساند.
برهان غلیون که در عمل به نمایندۀ مخالفان سوریه در تعامل با جامعۀ جهانی و کشورهای عربی منطقه تبدیل شده از جامعۀ جهانی خواسته است که برای جلوگیری از ادامۀ کشتار غیرنظامیان در سوریه حریم هوایی این کشور را به روی هواپیماهای رژیم بشار اسد ممنوع اعلام کند.
او در هفتۀ جاری با فرماندهان ارتش آزاد سوریه در مرز ترکیه ملاقات کرد که مرکب از سربازان و افسران سوری است که به صفوف مردم ناراضی پیوسته اند.
دیروز ویلیام هیگ، وزیر امور خارجۀ انگلستان، در اجلاس وزرای امور خارجۀ اتحادیۀ اروپا گفت که جمهوری اسلامی ایران در سرکوب مخالفان سوری به رژیم بشار اسد یاری می رساند. این اولین بار است که یک رهبر غربی دولت ایران را رسماً به شرکت در سرکوب مردم سوریه متهم می کند.

سپاسگذاری از برادران بسیج دانشجوئی واعضای سپاه قدس

بدینوسیله از طرف کلیه اپوزسیون مخالف دولت جهل وجنون وجنایت آخوندی در انگلستان این بلاد کفر وشیاطین از حامیان سامانه شاهنشاهی درایران تا جمهوری خواه واحزاب مختلف چپ وراست که بعد از فنته خمینی هندیزاده یکی پس از دیگر مجبور بفرار از کشور شده ودرآرزوی بازگشت بمیهن هستند تا با کمک یکدیگر اسلام ناب محمدی شیعی علوی را به بیابانهای حجاز پرتاب کرده ودستار بندان حاکم برملک آریابومان را بتوالت تاریخ وبرای همیشه بیاندازند از عملکرد و حمله احمقانه شما وساندسخورهای بیت رهبور شیره ای ومفلوکی که تشت رسوائیش از بام جهان بپائین افتاده به سفارت انگلستان که باعث بسته شدن لانه جاسوسی رژیم کثافت اسلامی در انگلستان گردید سپاسگذاری مینمایم چرا که ما مخالفین رژیم سی سالست که فریاد میزدیم واز دولت فخیمه ودزد انگلیس میخواستیم که این لانه جاسوسی را ببندد واینان نمیکردند اما با خریت شما ساندیسخورهای وقاحتی یکشبه راه سی ساله هموار شد . ضمن قدردانی مجدد از شما حامیان سیدعلی که درنادانی وخریت درجه اول درجهان هستید تقاضا میکنم سفارتخانه های آلمان- فرانسه- ایتالیا- اطریش -هلند- سوئد-و سوئیس نامرد که پولهای مردم را را دربانکهایش نگهداشته حمله کنید تا اینها نیز لانه های جاسوسی را درکشورهایشان تعطیل کنند شاید بدینوسیله بدون جنگ وخونریزی حکومت اسلام کثافت محمدی با دست شما دوستان نادان رژیم سرنگون گردد . 

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

تحریم تاسوعا وعاشورا ضربه ای مهلکتر از تحریم انتخابات مجلس فرمایشی سید علی خواهد بود





سی ودو سال از قادسیه دوم برایران گذشت دراین مدت بزرگ مردانی بودند که اسلام علوی ویا بهتر بگویم اسلام محمدی را بزیر سئوال بردند آنها نوشتند واز مورخین بزرگ تازی همچون ( این خلدون - طبری- دینوری- بلاذری- ابن فقیه راوندی-مسعودی ونویسنگان معاصر همچون مسعود انصاری -علی میرفطروسو..... وشجاعانی چون فرود فولاوند(جانش را بر سر عقیده اش گذاشت) و....گفتند ونوشته اند که این تازیان چه بلائی بر سر مردمان سرزمین من وتوی ایرانی آورده اند و هنگامیکه ابن خلدون مینویسد ومهر تائید میگذارد بر صد ها هزار کشته ایرانی توسط تازیان در جلولاء ویا آنکه مینویسند قبل از حمله تازیان ایرانیان سرزمینی پهناور دراختیار داشتند با جمعیتی بسیار وبا تمدنی بزرگ ولی بعد از حمله تازیان که باشمشیر آمدند وبر آنان استیلا یافتند چنان دشتخوش تاراج شدند که گوئی هرگز وجود نداشتند آیا درست است که  برای سقط شدن عربی که دلایل کشته شدنش را همان مورخین عرب غصب خلافت از پسر عمویش خوانده اند وآخوندهای مفتخوار از زمان صفویه با آدمخوارانش بر کله این ملت ساده دل فرو کردند که حسین برای عدالت کشته شد ونوحه سرایهای ایرانی خواندند که شاه مظلومان حسین درکوفه آمد از حجاز کشته شد بهر نمازومن وتوی ایرانی توی سروکله خود زدیم وبرایش اشگها ریختیم وانگلیسیها بریشمان خندیدند بازهم قمه بزنیم وزنجیر برپشت خود همچون الاغان بزنیم تا خونمان بیرون آید؟
مطهری ملعون روانسوخته دریکی از سخنرانیهایش درسال 1349 درمورد جهارشنبه سوری پدران من وتوی ایرانی را خانواده های احمق ها خوانده است !!!!!!اکنون دراین دنیای مجازی که همه چیز کمتر از ثانیه بجهان مخابره میشود مشخص گردید که پدران ما که متمدن ترین باقدرت ترین نیروی نظامی -سیاسی وفرهنگی واقتصادی جهان بودند وامپراطوری ایران یک از چهار قدرت بلا منازع جهان قبل از اسلام محمد کودک آزار بودند احمق نبودند احمق آن عده از ایرانیان هستند که تاریخ مرگ پدربزرگشان را نمیدانند واصلا نمیدانند که پدر پدربزرگشان چه نام داشته اما تاریخ تولد و سقط شدن یک عرب ناجوانمرد را که درجنگ گرگان ودرکشتار ایرانیا سهیم بوده را میدانند که هیچ نام پدر سگ کش وپدر بزرگ وپدر پدر بزرگش را میدانند وبرایش برسر وسینه خود میزنند وآلت دست مشتی آخوند گردن کلفت دزد میشوند احمق کسانی هستند که معتقدند انسانی خیالی از 1300 سال پیش درقعر چاهی در سامره قایم شده وجالبتر آنکه اخیرا درزمان دستار بندان حاکم برایران از زیر زمین نقب زده وبه چاهی درجمکران نقل مکان کرده وبا ایمیل ووسائل شیطانی مجهز شده وبنامه هایشان درمقابل پول پاسخ میدهد ؟ احمق آن عده مردمانی هستند که با صرف هزینه های کلان پزشگی معالجه میشوند وبعد سفره عباس و رقیه وسکینه میاندازند بدون آنکه بدانند که رقیه وسکینه چه کسانی بوده وچگون زندگی میکرده اند .
با توجه به تمام مسائلی که بهتر از من میدانید وخوانده اید وشنیده اید از هر ایدئولوژی وایسمی که پیروی میکنید وبهر نوع حکومتی که علاقه داریدموقع آن نشده که  دست دردست هم بگذاریم وروز سه شنبه وچهارشنبه آینده 15-16 آذرماه را درمنزل بنشینم وبرای حتی تماشا از خانه بیرون نرویم وسوگواری برای حسین تازی را تحریم نمائیم بجای تحریم انتخابات سه ماه دیگر؟ البته تحریم انتخابات هم برجای خود باشد ولی این تحریم باخوندهای حکومتی میفهماند که ملت ایران بیدار شده اند ودیگر برای قاتلان پدرانشان ومتجاوزان بناموس خواهران ومادرانشان سوگواری نمیکنند ؟ خیلی مایلم نظر شمای خواننده را بدانم
تحریم تاسوعا وعاشورا شکننده تر از تحریم انتخابات مجلس فرمایشی سید علی گدا خواهد بود

۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

ایران خود را بهتر بشناسیم (برداشتی از کتاب تولدی دیگر استاد شجاع الدین شفا)



ایرانی که عرب درسالهای 14تا 34 هجری تحویل گرفت یکی از چهار امپراطوری صدر نشین جهان باستان بود.با اعتباری سیاسی و رونقی اقتصادی و شکوهی فرهنگی که عمیقا مورد قبول جهانیان بود.وایرانی که همین عرب درقرن سوم هجری اجبارا تحویل صاحبانش داد. همانند ایران دیگری که وارثان عرب در قرن پانزدهم هجری درجریان تحویل آن به هزاره سوم اند ایرانی بود که نه هویت ایرانی داشت –نه اعتبار سیاسی –نه رونق اقتصادی ونه شکوه فرهنگی . در هزار وچهارصد سال نخستین این تاریخ به استثنای یک دوران کوتاه هفتاد ساله ایران بطور دائم یک ابرقدرت جهان باستان بود.ودرقردوقرن ازین مدت ابر قدرت منحصر به فرد آن بود. درهزار وچهار صد ساله دوم نه تنها نشانی ازین سرافرازی برجای نماند بلکه دربیش از نیمی ازین مدت ایران حتی حاکمیت ساده ای نیز نداشت وتنها بخشی از امپراطوری های عرب ومغول وغزنوی و سلجوقی وترک وتاتار بود .
درهزار وچهارصد ساله نخستین تنها چهار سلسله پادشاهی با پادشاهانی جملگی ایرانی بر سرزمین ایران سلطنت کردند ودر هزار وچهارصد ساله دومین سی وپنج سلسله که تهنا هفت تای آنها ایرانی و28 تای دیگر مغول وترک و تاتار وترکمن وافغان بودند . درهزارچهارصد ساله نخستین تنها یک هجوم موفق بیگانه به ایران صورت گرفت ودر هزار وچهارصد ساله دوم بیش از سی بار از شرق وغرب وشمال وجنوب به ایران حمله شد که تقریبا همه آن هجوم موفق بود.درهزار وچهار صد ساله دوم این مشروعیت منجصرا در گرو برندگی شمشیر های خانان و ایلخانان و اتابکان و امیران  و سر کردگان عشایر ویا راهزنان ویاغیان قرار گرفت که با منطق خون وشمشیر تاج بر سر میگذاشتند وبا منطق خون وشمشیر هم تاج وهم سر را از دست میدادند . درهزارو چهارصد ساله نخستین تقریبا هرگز خون ایرانی بدست ایرانی ریخته نشد .و درهزار وچهارصد ساله دوم خون ایرانی بیشتر از خارجی بزمین ریخته شد وچشم های ایرانی بدست خود ایرانی بیشتر از دست بیگانه از کاسه بیرون آورده شد . درهزارو چهارصد ساله نخستین ایرانی پیوسته آقای خود بود واین آقائی را با سرفرازی توام داشت ودرهزار وچهارصدساله دوم مردان ایرانی را به بندگی گرفتند وزنان ودخترانشان را به کنیزی فروختند.
درارزیابی نحوه مسلمان شدن ایرانیان تقلب بسیار با تاریخ شده است . واتفاقا این تقلب بیش از آنکه از جانب بیگانگان صورت گرفته باشد از جانب کسانی از خود ایرانیان صورت گرفته است .وقتیکه بزرگترین مورخ جهان (( ابن خلدون)) مینویسد که ( پیش از حمله اعراب ایرانیان سرزمین پهناوری دراختیار داشتند با جمعیتی بسیار وبا تمدنی بزرگ .ولی بعد از آنکه عرب با شمشیر بر آنان استیلا یافت چنان دستخوش تاراج وویرانی شدند که گوئی هرگز وجود نداشتند – زیرا گرایش طبیعی عرب این است که رزق خویش را سر نیزه خود بجوید اگر دراین مسیر به قدرت وحاکمیتی دست یابد دیگر حد وحصری برای غارتگری خود نشناسد . و بدین ترتیب است که تمدن اقوام مغلوب منقرض میشود . واین درست همان امری بود که درایران اتفاق افتاد)فرضیه پردازی ایرانی در سالهای پایانی قرن بیستم ادعا میکند که (( ایرانی اسلام را با آغوش باز پذیرفت وهیچکس نمیتواند بگوید که ایرانی از همان اول دربرابر اسلام قرار گرفت ونخواست آنرا بپذیرید )) (علی شریعتی :علی وحیات بارورش پس از مرگ ) و وقتیکه معروفترین مورخان جهان اسلام : طبری –ابن الاثیر –دینوری- یعقوبی- بلاذری – ابن فقیه-راوندی- مسعودی از صد هزار کشته ایرانی درجلولاء نام میبرند ومتذکر میشوند که این دشت نبرد بهمین دلیل از جانب عربها جلولاء (پوشیده) نامیده شد که اجساد کشته شدگان سراسر آنرا پوشیده بود فرضیه پرداز ایرانی میشود که(حمله اعراب به ایران با هیچ مقاومت درخشانی در جلولاء و نهاوند روبرو نشد) (( اسلام شناسی)) وبازهم وقتیکه همین مورخان از یکصد وسی شورش پیاپی در استانهاوشهرستانهای مختلف ایران (( ری-همدان-اصفهان- کرمان-استخر-گرگان-قم-گیلان- طبرستان-دیلم-سیستان-فارس-خراسان-آذربایجان-خوارزم-فاریاب-نیشابور-بخارا-دارابگر)واز سرکوبی های خونین این شورش ها وتجدید های مکرر آنها خبر میدهند (که گزارش جامعی در کتاب( ملاحظاتی درتاریخ ایران) پژوهشگر معاصر علی میرفطروس میتوان یافت.باز همین فرضیه پردازان اظهار اطمینان میکنند که ایرانی از همان اول احساس کرد که اسلام همان گمشده ای است که بدنبالش میگشتند . برای همین بود که ملیت خودش را ول کرد مذهب خودش را ول کرد سنتهای خودش را ول کرد وبطرف اسلام رفت(بازشناسی هویت ایرانی – اسلامی).............دنباله دارد                      

۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

آیا جنگ بشود یا نشود؟

 تحلیلی از نیک جعفر زاده بدون دخل تصرف تا نظر شما عزیز هموطن چه باشد؟


شاهزاده راست می گوید یا میرفطروس؟
پاسخ به پاسدار اکبر گنجی و دلقک علیرضا رضایی
ما پیروان پارلمانی پادشاهی کسانی نیستیم که با یک کشمش گرممان شود و با یک
پیاله ماست سردیمان شود.
اکبر گنجی برای رسیدن به هدفش از هر ابزاری بهره می جوید تا بتواند بخشی از مخالفان
نظام آخوندی را بسمت و سوی خود بکشاند ، دلیل بر حقانیت وی نیست.
شاهزاده محبوب همه هست. حتی آخوندها هم هستند که به شاه و شاهزاده با احترام یاد
میکنند. از قدیم گفتند طوری باش که هندو بسوزاند تورا و مسلمان غسلدهد تو را
و...... یعنی محبوب همه باشی.
اکبر گنجی یک هنر پیشه سیاسی بسیار حرفه ایی است.
آقای سعیدی سیرجانی بخاطر نوشتن یک نامه 
به خامنه ایی با شیاف پتاسیم کشته شد ولی
آقای گنجی در اوین هم کتاب نوشته و ضد رژیم بوده و هم بخارج فرستاده شده.
آقای گنجی در مصاحبه ایی گفت در ایران کسی که به رهبر اعتراض کند کاری به
وی نخواهند داشت. دروغ محض. در جای دیگر وقتی آقای گنجی تازه بخارج
آمده بود گفته بود که مشروطه خواهان حق حرف زدن ندارند و بشینند سرجایشان.
بیابید پرتقال فروش را
برهان آوردن از شاهزاده برای برحق جلوه دادن موقعیت شخصی دلیل بر عاشق بودن
راه پادشاهی نیست.
در صد نقطه گنجی با شاهزاده رضا پهلوی اختلاف دارند ولی در یک نقطه
که اشتراک نظر دارند از همان باریک وارد میشوند تا بتوانند
نظام جمهوری اسلامی را در امان بگذارند.
به بهانه ایران! آیا ایران برای شما مهم است؟
چرا هنگامیکه آثار باستانی ملی و همه چیز ایران تا کنون در حال نابودی است
و آثار ملی توسط سران همین رژیم به نابودی کشیده شده و میشود، صدای
گنجی ها بلند نشد؟
اکنون که جمهوری اسلامی در خطر سرنگونی قرار گرفته است
همه اصلاح طلبان به تکاپو افتاده اند و در درون و برونمرز برای بقای
جمهوری اسلامی بحرکت درآمدند.
شاید امروز نیمی از مردم ایران خود خواهان جنگ باشند.
پس چگونه دم از مردم می زنید غافل از آنکه بدانید مردم ایران چه می خواهند؟
مردم جان به لب رسیده ایران همگی می گویند بزنید، ولی
برخی بنام مردم ایران دگرگونه سخن می گویند !
از هر گوشه ایران که می پرسیم مردم خواهان حذف نظام از طریق
نظامی هستند. بقول خودشان مرگ یکبار شیون هم یکبار.
پس از دو حال خارج نیست نیست.
یا به ظاهر دم از مردم و اکثریت آراء می زنیم یا اینکه
خلاف نظر مردم هدفمان را پیش می بریم.
حتی با آنکه ممکن است اکثریت مردم خطا کنند مانند سال 57 یا
برنده شدن حماس با اکثریت رای مردم فلسطین.
اینجاست که باید دید چه چیزی بسود و مصلحت کشور ایران است.
مثلاً می گویند ما دکترای آقای میرفطروس را پس میگیریم زیرا از حمله نظامی
دفاع کرده.!!!!
مگر آقای میر فطروی با دکترای افتخاری محبوب و معروف شد که
با پس گرفتن دکترای افتخاری آن چیزی از آن کاسته شود؟
اگر غرب راست می گفت و بجای صدام، آخوندها را با جنگ سرنگون میکرد،
ایران امروز هزاران بار کمتر غارت و دزدی میشد.
البته من به شخصه معتقدم هرچه با هزینه کمتر جمهوری اسلامی سرنگون شود
بسود ماست.
آیا هزینه جنگ بیشتر بود یا میلیاردها دلار ثروت برباد رفته ایران؟
خود غرب نمی خواست جمهوری اسلامی سرنگون شود.
این موضوع را میتوان از لابی های ایران آمریکن (نایاک) و مهره های وابسته به آخوندها
حتی در تلویزیون صدای آمریکا دید و به لاس زدنهای پشت پرده
غرب با آخوندها کاملاً پی بـُرد.
امروز هم اگر فشار اسراییل به اروپا و آمریکا نبود
غرب هنوز به سیاست آرام خود با جمهوری اسلامی ادامه میداد.
هر یکروز بودن جمهوری اسلامی میلیاردها دلار زیان به ایران است و
همزمان هزاران میلیارد دلار سود به جیب کارتلهای جهانی نفت و اسلحه می ریزد.
ای کاش غرب جدی می گفت و جمهوری اسلامی را حتی از طریق نظامی
سرنگون میکرد.
ایرانیان لازم نیست برای بودن یا نبودن جنگ بجان هم بیفتند.
زیرا وقتی غرب تصمیم خود را بگیرد آنرا پیش خواهد برد حتی اگر همه
ایرانیان ضد جنگ باشند.
زمانی که این گاو شیرده دیگر شیر نمی دهد زمان فروش یا
سلاخی آن رسیده است
مگر جنگ هشت ساله ایران عراق از یادتان رفت؟
کمپانیهای اسلحه و نفت میلیاردها دلار در طی جنگ هشت ساله سود بردند و
خبری از حقوق بشر نبود.همه کور و کر بودند.
ایرانیان هنوز یاد نگرفته اند برای چیزی که دسترسی به آن ندارند یا
توان تغییر در آن را ندارند نباید بجان هم بیفتند و دشمن برای خود بسازند.
شاهزاده ایران رضا پهلوی مجبور است از صلح بگوید.
ولی شاهزاده بداند با این نسخه ایی که در دستش دارد، این
نسخه برای مردم سوئیس است نه مردم ایران.
جامعه ایران هر روز به قهقرا میرود و نسلی پدید آمده یاغی و غیر فرمانبر
که تابع نظم و قانون نیستند. ما ناید فریب یک عده قشر روشنفکر
دانشجو را بخوریم.
دانشجویان درصد بسیار کمی از جامعه ایران را تشکیل می دهند.
اگر شاهزاده قرار است مانند شاهنشاه آریامهر پنجاه سال جلوتر از زمان حرکت کند
و همان کار را ادامه دهد، مطمئن باشید آش همان آش و کاسه همان کاسه
خواهد بود. اینجا جنگ قدرت است. برای مطیع کردن مردم به قانون و
نظم باید اقتدار بسیار نیرومندتر بکار برد وگرنه در چرخه
درماندگی خود دور خواهیم زد.
شاید شاهزاده برای تحلیل اینگونه بخندد ولی پاسخش را از زمان خواهد گرفت.
ایران امروز ما بیشتر شبیه دوران رضا شاه اول شده است.
از یکسو احزاب و فرقه های یاغی که تمامیت ارضی را بخطر می اندازند
از سوی دیگر فشارهای مختلف اجتماعی و سیاسی درون و بیرونی
دقیقاً یک فرد را با اقتدار رضا شاه مطالبه میکند.
در گام نخست ما اجباراً به یک رضا شاه نیازمندیم.
دمکراسی در گامهای بعدی پله ایی شکل خواهد بود.
مشکل روشنفکران ایرانی جنگ و جدل برای گذشته و آینده است.
هم گذشته و هم آینده در دست ما نیست و 
این جنگ پوچ و بیهوده ایرانیان و اپوزیسیون ایرانی
را فرسوده نمود. آنچیزی که ما از یاد بردیم ,حال حاضر است .
تنها چیزی که امروز در دست ماست همانا سیاست روز و حال حاضر ماست که
آنرا به هرز می دهیم .
ما امروز ناراحت هجوم اعراب زمان محمد به ایران هستیم غافل از آنکه همان اعراب
تازی امروز بر ایران ما حکم می رانند و ویرانی بدتر از جنگ بر ایران بجا گذاشتند.
چرا ایرانیان حال حاضر را نمی بینند؟
ای کاش جمهوری اسلامی با خیزش مردمی سرنگون شوند.
ولی شرایط امروز ایران مانند لیبی و سوریه شده است و
رژیم تا دندان مسلح مردم خود را مانند سربازان عراقی
درجنگ عراق کشتار میکند. شاید هم بدتر.
با اسرای عراقی خوش رفتاری میشد اینجا ایرانیان را به کهریزک می برند.
آیا راح دیگری برای سرنگونی در سر دارید؟
سخن پایانی من به همه شما رهبران اپوزیسیون و مردم این است.
یا برخیزیم کار را یکسره کنیم و یا اگر اینکار را نمی کنیم پس
دست از جنگ بر سر هیچ و پوچ را برداریم .
اگر آرام بشینیم و هیچ کاری نکنیم باز برنده هستیم تا اینکه بجان هم بیفتیم
و همه به ریش ما بخندند.
پاینده ایران . سرنگون باید جمهوری ضد ایرانی اسلامی
نیک جعفرزاده 26 نوامبر 2011 شنبه 5 آذر